کد مطلب:313697 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191

راننده ی مسیحی شیعه می شود
آقای محمدكریم محسنی، آموزگار دبستان های شهرستان خرم آباد، از قول یكی از دوستانش به نام آقای احمد كاووسی كه ایشان نیز آموزگار است، چنین تعریف می كند:

11. چند سال پیش برای استفاده از مرخصی عازم اهواز بودم. در بین راه، در محلی كه به نام «تنگ فنی» معروف است و گردنه ی خطرناكی دارد، كامیونی را دیدم كه قسمت جلوی آن در دره فرورفته و در حالت ترس آوری قرار گرفته بود، به وجهی كه اگر چند نفر اندك فشاری به آن وارد می كردند به عمق دره سرنگون می شد. ما اتومبیل خودمان را متوقف كردیم كه به آن كامیون نگاه كنیم. در این هنگام دیدیم عده ای در كنار همان كامیون نشسته و مشغول خوردن كباب هستند! آنها همین كه ما را دیدند به خوردن دعوتمان كردند. دعوت آنها را پذیرفتیم و از اتومبیل پیاده شده جویای قضیه شدیم.

معلوم شد كه ترمز كامیون مزبور از ابتدای سرازیری گردنه (تنگ فنی) بریده می شود. راننده كه مردی مسیحی است و به اتفاق خانواده اش سفر می كرده، دست و پای خود را گم می كند و در عین حال نیز هر لحظه بر سرعت كامیون افزوده می شود.

راننده می بیند چاره ای ندارد، به عیسی و موسی علیهماالسلام و دیگر پیامبران متوسل می شود اما از این كارها و دعاها نتیجه نمی گیرد. كامیون به لب پرتگاه می رسد كه در این اثنا طفل خردسالش بی اختیار فریاد می زند:

- یا حضرت عباس!

و كامیون غفلتا متوقف می شود! گویی دستی قوی و مافوق تصور جلوی آن را می گیرد! مرد مسیحی، كه از این كرامت مبهوت شده است، پس از پیاده كردن افراد خانواده اش به سراغ روحانیون مذهب شیعه می رود و به دین اسلام درمی آید و اینك، گوسفندی را كه وی نذر كرده بود ذبح كرده و آنان مشغول خوردن كباب آن بودند و اغلب رهگذران را نیز اطعام می نمودند.



[ صفحه 541]